درآمدی بر هرمنوتیک مدرن

ساخت وبلاگ

هرمنوتیک مانند تمام فعالیت فکری دیگر ریشه در یونان باستان دارد. افلاطون برای بیان مفهوم شهود دینی از این واژه استفاده میکرد. بعد از دوره یونان، آگوستین کسی است که تاثیر بسزایی در هرمنوتیک داشته که کسانی چون گادامر آنرا تایید میکنند. این قضیه پیوند دارد با گفته اگوستین که قائل بود تفسیر کتاب مقدس متضمن سطح وجودی عمیقتری از خودفهمی است. کار توماس اکویناس در تفسیر اثار ارسطو نیز مورد توجه هایدگر بوده. بعد از آن اسپینوزا نیز که مدعی بود فهم ما از طبیعت و کتاب مقدس شباهت هایی دارند و مسائل پیچیده آن باید در افق تاریخی متن بررسی شود در این روند تاثیر گذار بوده است. هیچکدام از این فیلسوفان به طور سیستماتیک روشی برای تفسیر متن ارائه ندادند. اولین کسی ک این کار را کرد مارتین کلادنیوووس بود. او تاکید  دارد که ادراک گوناگون افراد باعث مشکلاتی در فهم میشود. او فهرستی برای چیزهایی ک در نظر اول ممکن است گنگ بنظر برستد ارائه میدهد. بعد از اومایر برعکس کلادنیوس که بیشتر متوجه گفتار و نوشتار بود بر نشانه ها بطور کلی تاکید میکند. او معتقد بود که ابهام های زبانی با ارجاع به خود زبان رفع می شوند نه با ارجاع به عناصر فرار زبانی چون نیت مولف. فردریش آست شاگرد شلایر ماخر فهم را نه در گرو نیت مولف میدانست نه در جایگاهشان در  نظام نشانه شناختی. بلکه بر اساس جایگاه تاریخیش، یعنی فهم متن با سنت تاریخی و فرهنگی گره خورده است.

ادامه مطلب
منطق چیست؟ پژوهشی تاریخی در ظهور و افول منطق...
ما را در سایت منطق چیست؟ پژوهشی تاریخی در ظهور و افول منطق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4zoqol1 بازدید : 302 تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1396 ساعت: 18:36