زبان خصوصی

ساخت وبلاگ

من با اینکه میگفتن زبان یک پدیده اجتماعیه مشکل داشتم. مثلا بنظرم میرسید که  ریاضی دان میتونه یک سیستم صوری تعریف کنه و شروع کنه با نمادها بازی کنه و قضیه استخراج کنه، بدون مشارکت هیچ شخص دیگه ای. ولی الان مساله برام مبهم شده، ویتگنشتاین میگه وقتی من چیزی رو S مینامم، دفعه بعد که میام اون چیزی رو به یاد بیارم. چطور میتونم بفهمم که دارم این واژه درست بکار میبرم؟ خب یک جا دیگه تعریف S رو مینویسم تا اگر فراموش کردم بیادم بیاره، ولی باز اینجا تو تعریف S از Q استفاده کردم. اما ممکنه که همین اتفاق برای Q هم بیوفته، همینکارو میتونم ادامه بدم تا اینکه ذخایر واژگانم تموم شه. اونوقت دیگه راهی برام نمیمونه جز اینکه فرد دیگری باشه که هنگام اشتباه نادرست واژه به من هشدار بده. یعنی تنها معیار برای صحت یک نامگذاری دیگری است. پس وجود زبان فقط با دیگری  و جامعه زبانی ممکنه. با این اوضاع این استدلال حمله ای محسوب میشه برای سولیپسیست. دکارت وقتی  به وجود دیگر اذهان شک میکرد معنی داری زبان رو فرض میگرفت درحالی که این فرض دلالت ضمنی داره به وجود دیگری و جامعه، پس شک کردن بی مورده.


به نظر میرسه یه عنصر تجربی تو این استدلال هست و اونم اینه که ذهن میتونه مریض بشه و حافظه خوب کار نکنه. اگر این امر رو ممکن بدونیم چه امری میتونه تضمین کنه ذهن دیگر افراد جامعه مریض نشن؟ در این صورت نه تنها زبان خصوصی، بلکه زبان عمومی هم غیر ممکنه!

منطق چیست؟ پژوهشی تاریخی در ظهور و افول منطق...
ما را در سایت منطق چیست؟ پژوهشی تاریخی در ظهور و افول منطق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4zoqol1 بازدید : 266 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 22:33