سخنان آزادی بخش مسیح

ساخت وبلاگ
«عیسی نمیخواهد کسی را متقاعد کند یا به دیگر سخن او را تسخیر نماید.تنها میگوید و هر کسی را در رد  یا  پذیرش آن آزاد می نهد. اما بعد ها نهاد مذهب چنین کاری نکرد، بلکه کوشید تا حرف خود را تحمیل کند و همواره از آن با اهداف قدرت استفاده نمود. آیا میخواهید نمونه ای از سخنان آزادی بخش عیسی را ذکر کنیم؟از نو به گفتگویش با سامارتین در نزدیکی چاه اشاره مینماییم، عیسی در لحظه ای به او گفت«زمان آن رسیده است که انسان خدا را پرستش کند، نه در معبد اورشلیم یا کوه ها، بلکه در روح و بطور حقیقی»...وانگهی، زمانی که میگوید که بزرگترین عشق آن است که انسان جان خود را برای دوستانش فدا کند، نیز کسی را به انجام این فداکاری مجبور نمی کند. آری، حقیقت از آزادی جدایی ناپذیر است.»

این سطور از کتاب سقراط و مسیح من رو به یاد حرف های شبستری انداخت:

«انسان متدین یک  مشکل دارد که چون با نهاد  موسسات گوناگون اجتماعی زندگی میکند خدا پرستی او نیز در زندگی اجتماعی تبدیل به نهاد میشود، موسسات و رئیس هاییی پیدا میکند، رسم و رسوم ادابی پیدا میکند. و این خطر بجود می اید که ازادی انسان نفی میشود و ایمان انسان نفی میشد
نهاد ها چه کلیسا باد چه مسجد چه اداب و رسوم متولیان دین و الهیات همه باعث حجاب هایی بر چهره الوهیت می وشد.»
منطق چیست؟ پژوهشی تاریخی در ظهور و افول منطق...
ما را در سایت منطق چیست؟ پژوهشی تاریخی در ظهور و افول منطق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4zoqol1 بازدید : 279 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 22:33